گرمن ازباغ تو یک میوه بچینم چه شود؟
پیش پایی به چراغ تو ببینم چه شود
یارب اندر کنف سایه آن سرو بلند
گر من سوخته یک دم بنشینم چه شود
آخر ای خاتم جمشید همایون آثار
گر فتد عکس توبر نقش نگینم چه شود
واعظ شهر چو مهر ملک وشحنه گزید
من اگر مهر نگاری بگیزینم چه شود
عقلم ازخانه به در رفت و وگر می این است
دیدم ازپیش که درخانه دینم چه شود
صرف شد عمر گرانمایه به معشوقه و می
تا ازانم چه به پیش آید ازینم چه شود
خواجه دانست که من عاشقم و هیچ نگفت
حافظ ار نیز بداند که چنینم چه شود
درباره ما
♦ Fanoos ♦
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت